خب، موضوع دیگری بود! نه مردم عادی. نه با یک سگ نگهدار صادق. آنها یک بز برای سگ دارند! بی احتیاط!”
سگ خاکستری شروع کرد به پارس کردن، غرغر کردن و خرخر کردن، انگار که دزدان را در کلیسا دیده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت گرفتن فال پیشگویی برنامه , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.
بچه ها قدم هایشان را آهسته کردند. هیچکدام زبان باز نکردند.
آنا لیزا در نهایت زمزمه کرد: “آنها فقط به این دلیل هستند که ما خیلی بد لباس پوشیده ایم.” «اگر ما، مثل بچههای سون پال، با لباسها و پاپوشهای خریدهشده در بازار به بازجویی میآمدیم، هون آنجا احتمالاً ما را با دم و پارس خود هوا میکشید که گویی از ما دعوت میکرد تا بیاییم و یک چای خوب بخوریم. ”
آنته مخالفت کرد: «اما فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم گرفتن فال پیشگویی بارداری استینتا، حالا ما به مهمانی بازجویی نیامدیم.
بلکه برای اینکه از مردم غذا و اتاق بخواهیم، و آنها عوضی هستند، و می دانید که آنها در این مورد کمی مشکل داشته اند. یک کابین کوچک و به همین دلیل او عصبانی فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.”
آنته اغوا کرد و سعی کرد خودش را با سگی که به شدت پارس می کرد هماهنگ گرفتن فال پیشگویی شمع کند، حالا مستقیم به سمت آنها می تازد.
مگنا از سورتمه بیرون افتاد.
صدف را از سرش پاره کرد، به سمت سگ دوید و با دستان دراز روی آن خم شد.
“سوسو -، سوسو -. تو از دست ما عصبانی نیستی. گرفتن فال پیشگویی شغلی می دانی که ما کوچک و تنها هستیم!”
انگار سگ او را درک کرده بود. او ساکت شد، نگاهی به موقعیت انداخت، خمیازه کشید، همانطور که سگ ها وقتی احساس شرم می کنند. ناگهان گوشهایش را بالا گرفت، انگار که از کنار کوه هشدار میدهد که چیزی تهدید میکند. و بعد شروع کرد به پارس کردن و زل زدن، در حالی که سرش به آن سمت، خشک، ساختگی، بی معنی در سرش بود، همینطور پارس کرد تا گرفتن فال پیشگویی دقیق بچه ها وقت داشتند وارد کابین شوند.
آتش روی اجاق داخل کابین شعله ور بود که بچه ها به آرامی در کنار هم جمع شده و در کنار هم خزیده بودند و وارد آنجا شدند.