گرفتن فال قهوه تضمینی

۶ بازديد
فقط چند قطعه کوچک دست نخورده پیدا شد، اما اینها ارزش کمی داشتند. عملاً کل زمین به طور جبران ناپذیری ویران شد. در ادامه تحقیقات به ندرت حرفی زده شد. بث یکی از دستان میلدرد و پتسی دست دیگر را در هم گره کرده بود، اما هیچکدام جرأت نداشتند به صورت دختر بیچاره نگاه کنند، زیرا از ناامیدی تلخی که مطمئناً در آنجا حاکم می شد گرفتن فال قهوه حیوانات می ترسیدند.

اما پس از اولین شوک، میلدرد شجاعانه خسته شد. او در آغاز انتظار هیچ نتیجه ملموسی را نداشت. با این حال، یافتن ثروتی که مدت‌ها به دنبال او بوده و متوجه می‌شود که این ثروت چیزی نیست، بسیار گرفتن فال قهوه ثروت تلخ بود. آن‌ها دور روی نیمکت‌ها یا به دیوار تکیه داده بودند و با احساسات مختلف به توری‌های ویران شده خیره می‌شدند، در حالی که بیشترین حسرت برای از دست دادن کارهای دستی بسیار زیبا و همدردی با میلدرد لیتون بود.

ناگهان رانیون سکوت را شکست. او با احساس گفت: «این کشف خیلی بد فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است که فقط حرف بزند. اما خانم تراورز- میلدرد- باید بداند که همه ما به اندازه او گرفتن فال قهوه قلب متاسفیم. او در مورد توری ها درست می گفت، اما توری ها همه اشتباه هستند. این نمایشگاه غم انگیز مرا به یاد رهن های منحرف خودم می اندازد و رهن هایم مرا یاد چیز دیگری می اندازد.

میلدرد، با حالتی خجالتی و نسبتاً خجالتی رو به دختر کرد، افزود: «من می‌خواهم یک گفتگوی خصوصی با شما همین‌جا پیش از دوستان خوبمان داشته باشم، زیرا می‌دانم که هر یک از آنها از من حمایت گرفتن فال قهوه صورت خواهند کرد. آه؟» او پرسید و نگاهی به اطراف گروه انداخت. چند لبخند وجود داشت، اما سر تکان دادن زیادی داشت. رانیون مثل اینکه تشویق شده بود.

ادامه داد: “این مسئله ثروت شما را حل می کند. از بین رفته فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است – ناپدید شده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا گرفتن فال قهوه تضمینی , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.

اکنون تو دختر فقیری هستی، بدون چشم‌انداز درخشان، بنابراین آنچه می‌خواهم بگویم آنقدر خودخواهانه به نظر نمی‌رسد. در واقع، اگر این توری ها بی نقص بودند، مرا خنگ می کردند. همانطور که هست، اینجا دو نفر بی‌معنا ایستاده‌اند—من و شما. بین ما برای سرخ کردن یک ماهی، پول نقد کافی نداریم، اما در میان امکانات من یک خانه ییلاقی کوچک دلپذیر، با مبلمان زیبا، و مقدار زیادی از آن وجود دارد. درخت‌های لیمویی که می‌توان آنها را ترغیب کرد تا برای ما خواربار و وسایل رفاهی معمولی بخرند.

من یک فرد تنها هستم، میلدرد، و به یک همراه نیاز دارم. آیا با من ازدواج می کنی و از آن خانه ییلاقی مراقبت می کنی؟» این پیشنهاد خارق العاده در سکوت نفس گیری شنیده شد. مردها متحیر شدند، دختران خوشحال شدند.

همه چشم‌ها با کنجکاوی به میلدرد تراورز معطوف شد، که به دام‌دار بزرگ با تعجب صریح نگاه می‌کرد و لبخندی بی‌حوصله بر چهره‌های رنگ‌پریده‌اش می‌نگریست. او با شوخی خفیف سعی کرد سردرگمی خود را بپوشاند، گفت: “تو نمی گویی که دوستم داری.” “خب، این طور ضمنی نیست؟” او پاسخ داد.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.