گرفتن فال کارت چای

مجله خبری فال

گرفتن فال کارت چای

۱۳ بازديد

من در آن راه سرگردان می شوم – گاهی اوقات یک ساعت در این حالت می نشینم. و ناگهان با گریه از جا پریدم. اما ممکن فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است تمام تلاشم را بکنم – کاری برایم مهم نیست.

من را تحریک نمی کند – آیاتی گرفتن فال کارت میوه که به آنها فکر می کنم مرا بیمار می کند. و بعد یادم می‌آید که فقط چند هفته دیگر فرصت دارم. و معنای شکست چیست. و این مرا ناامید می کند، اما کمکی نمی کند.

وقتی در یک مکان فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو گرفتن فال کارت جدید و طلسم استراحت در شعر توقف کردم، می توانم دوباره راه بروم. اما اکنون در میانه یک نقطه اوج متوقف شده ام. و تعداد دفعاتی که من آن سطر آخر را خوانده ام و سعی کرده ام دیگری را پیدا کنم—بهشت بزرگ!

اما کلمه دیگری پیدا نمی کنم. من در ناامیدی هستم.

من کاملاً می دانم که باید چه کار کنم، فقط من ترسو هستم گرفتن فال کارت آینده و آن را انجام نده. من در این حالت خواهم ماند تا خشم من به اندازه کافی جمع شود و بالاخره همه چیز را بشکند. و سپس من شروع به چکش زدن به خودم خواهم کرد!

طوری به خودم فحش بدهم که مرد درازکش سفید شود. و شاید دو یا سه ساعت – شاید دو یا سه روز – را صرف این کار کنم، تا زمانی که کاملاً در گرمای سفید قرار بگیرم. و سپس – من به سر کار خود خواهم رفت.

این بهایی فال جدید و آنلاین قهوه , احساس گرفتن فال چهار کارت , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است که من برای حواس پرتی می پردازم.

پریروز – با نوعی هق هق خشک – با خودم گفتم: «نمی‌توانم! من نمی توانم این کار را انجام دهم!»

آه که چقدر از صداها عذاب می کشم – صداها! من گرفتن فال کارت چای از چه چیزی عذاب نمی کشم؟ چند روز پیش داشتم دیوانه می نوشتم – و خانم صاحبخانه برای اجاره اش آمد. و موجود وحشتناکی که آنجا ایستاده و با من صحبت می کند! «خیلی تنها!—هرگز مردم را نبینی! خانم اسمیترز داشت می‌گفت: «اوه، خانم اسمیترز لعنتی!

فکر می‌کردم هرگز نمی‌توانم آن را انجام دهم – واقعاً می‌خوفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استم آن را رها کنم.

بیرون رفتم تو خیابون – ساعت‌ها پرسه زدم، نمی‌دونم چه مزخرفی با خودم حرف می‌زدم. و بالاخره به خانه آمدم و آنجا کنار تخت زانو زدم و گفتم: “اینجا بدون چیزی برای خوردن می مانی تا ده بیت از آن شعر را بنویسی!”

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.