بار سوم دیدمش انجام شد، تمام شد؛ و زخمی در اتاقی تاریک دراز کشیده بود و گوش می داد. بیرون در خیابانهای واشنگتن، ارتش بیپایان بزرگی به راهپیمایی میرفت، ارتش پیروزی گرفتن فال ورق عشقی رستگاری. و پرچم های قدیمی جنگ به اهتزاز در آمد.
و آوازهای جنگ قدیمی طنین انداز شد، و او صدای لگدمال ده هزار پا را شنید – صدای غرش توپ قدیمی – و خروشان اقیانوس انبوه عظیم انسان ها! یک هذیان وحشیانه از پیروزی در روحش می تپید، – او را سوزاند، در حالی که تنها آنجا دراز کشیده بود و از شور و شوق و زخم هایش می مرد. زاده شادی که در هوای او می تپید، زاده شده از اهتزاز بیرق ها و شیپورهای درگیر و لگدمال کننده ها و میلیون ها نفر که فریاد می زدند.
چهره ای در برابر او ظاهر شد – شخصیتی گرفتن فال ورق قدیمی با چشمانی از شعله و شکلی که مانند کوهها – با دستهای دراز شده در وجد و لباسهایی که در حین سرعتزدن او مزارع ذرت را لمس میکردند – فرشته، نبی، الهه! – آزادی!
هنوز یک روز دیگر، و خبری از ناشر نیست. زمان تقریباً به پایان رسیده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است – نمی توانم خیلی بیشتر صبر کنم.
اسیر را رد کرده اند! اسیر را رد کرده اند! به نام خدا گرفتن فال ورق قیمت یعنی چه؟ اسیر را رد کرده اند!
با تعجب به کاغذ خیره شدم! من نمی توانستم کلمات را بفهمم، نمی توانستم منظور آنها را بفهمم. چنین چیزی در وحشیانه ترین لحظه ام هرگز به ذهنم خطور نکرد.
مشکل آنها چیست – آیا آنها دیوانه هستند؟ خدای بزرگ، هر موجود انسانی!
– «ما به دقت ام اس را بررسی کرده ایم. که شما گرفتن فال ورق صوتی با مهربانی به ما پیشنهاد داده اید و متأسفیم که به ما توصیه ای برای انتشار آن نمی شود. ما ام اس را برمی گردانیم. با تشکر از حسن نیت شما در ارسال آن.”
آن نامه مانند ضربه ای به صورتم آمد. – امشب ساعت ها در خیابان ها قدم زدم، تقریباً بی زبان. احمق ها!
-اما من اجازه نمی دهم چنین چیزی گرفتن فال ورق پاسور یک لحظه مرا آزار دهد. بله، آنها یک انتشارات عالی هستند – اما چیزهایی که من دیده ام آنها را منتشر می کنند! و آنها “پشیمان” می شوند. خوب، پشیمان خواهی شد ، یک روز، هرگز نترس!